بومیسازی، جهانیسازی، بینالمللیسازی:
این مفاهیم به نظر مشابه میآیند و در واقع بسیاری از افراد اغلب آنها را به جای یکدیگر استفاده میکنند. با این حال، تفاوتهای جزئی آنها را از هم متمایز میسازد. درک این تفاوتها برای هر کسی که وظیفه کمک به یک شرکت برای “جهانی شدن” را دارد و اطمینان از همخوانی پیام برند آنها در سطح جهانی بسیار مهم است.
پژوهشگران برای اشاره به فعالیتهایی که شرکتها در هنگام گسترش فراتر از مرزهای ملی انجام میدهند، اختصار GILT (جهانیسازی، بینالمللیسازی، بومیسازی و ترجمه) را ایجاد کردهاند. از میان این اصطلاحات، “ترجمه” که به فرآیند تبدیل متن از یک زبان به زبان دیگر اشاره دارد، به راحتی قابل درک است. اما چه چیزی سه مورد دیگر را از هم متمایز میسازد؟
در این مقاله، شباهتها و تفاوتهای بین جهانیسازی، بینالمللیسازی و بومیسازی را بررسی خواهیم کرد و به برخی از نقاط ضعف احتمالی مرتبط با هر یک اشاره خواهیم کرد.
جهانیسازی چیست؟
جهانیسازی به هر فعالیتی اطلاق میشود که مردم، فرهنگها و اقتصادهای کشورهای مختلف را به یکدیگر نزدیکتر میکند. در کسبوکار، “جهانیسازی” به روشهایی اشاره دارد که سازمانها از طریق آنها بهتر با مشتریان خود در سراسر جهان متصل میشوند. این شامل هر جنبهای از عملیات در بازارهای ملی مختلف، از طراحی محصول تا بازاریابی است.
نمونههای جهانیسازی
اگر هنوز این مفهوم برای شما کمی مبهم است، در اینجا چند نمونه از جهانیسازی در دنیای کسبوکار آورده شده است:
- بازارهای آنلاین مانند eBay و Amazon خرید محصولات از کسبوکارها یا افراد در سراسر جهان را آسان میکنند. حتی محصولاتی که در فروشگاههای سنتی مانند Target فروخته میشوند، اغلب قبل از رسیدن به مقصد نهایی خود از چندین کشور مختلف عبور میکنند. به عنوان مثال، لوازم الکترونیکی مصرفی معمولاً از مواد خام در هند تامین میشوند، در چین ساخته میشوند و سپس در آمریکا فروخته میشوند.
- بسیاری از زنجیرههای بزرگ رستوران، مانند McDonald’s، در دهها کشور فعالیت میکنند. McDonald’s به طور خاص در بیش از صد کشور دارای فرانچایز است و مشتریان در سراسر جهان برند و لوگوی آن را میشناسند.
- Netflix در بیش از 190 کشور فعالیت میکند و محتواهای خود را با زیرنویس و برنامههای محلی برای بازارهای مختلف سفارشیسازی میکند.
- لوگوی “swoosh” نایک به راحتی در فرهنگها و زبانهای مختلف قابل تشخیص است. نایک با ورزشکارانی که در کشورهای مختلف ورزشهای مختلفی بازی میکنند، همکاریهای متعددی برقرار کرده و از این تأییدیهها برای حمایت از گسترش جهانی خود استفاده میکند.
جهانیسازی برای شرکتها و مصرفکنندگان بسیاری از مزایا را به ارمغان آورده است. تاثیر ارتباطات جهانی در دهههای اخیر یک نعمت برای اقتصاد جهانی بوده و تولید ناخالص داخلی جهانی را از 89.6 تریلیون دلار در سال 2010 به 149 تریلیون دلار در سال 2021 افزایش داده است. جهانیسازی با پیشرفتهای تحولی قرن بیستم مانند سفرهای هوایی بینالمللی و اینترنت همزمان بوده است.
رشد جهانیسازی همچنین به معنای این است که احتمالاً هیچ زمانی بهتر از حالا برای تبدیل یک کسبوکار به یک شرکت جهانی نبوده است. فرصتهای زیادی برای شرکتهایی که به دنبال گسترش هستند وجود دارد، از دسترسی به یک استخر استعداد جهانی تا افزایش حجم اطلاعاتی که میتواند برای موقعیتگذاری کسبوکار استفاده شود. با آسانتر شدن ورود به بازارهای جدید، محصولات بیشتری برای استفاده از آنها وجود دارد و مشتریان جدیدی برای جذب.
بینالمللیسازی چیست؟
بینالمللیسازی یک استراتژی شرکتی است که شامل ساخت محصولات و خدمات به گونهای قابل تطبیق است که به راحتی وارد بازارهای ملی مختلف شوند. این اغلب نیاز به کمک متخصصان موضوع دارد. بینالمللیسازی گاهی اوقات به “i18n” خلاصه میشود، جایی که 18 به تعداد کاراکترهای کلمه اشاره دارد.
محصولاتی که برای استفاده توسط سخنرانان چندین زبان در نظر گرفته شدهاند، معمولاً فرآیند بینالمللیسازی را طی میکنند. به عنوان مثال، IKEA دستورالعملهای مونتاژ مبلمان خود را با استفاده از فقط نمودارها و تصاویر بدون درج هیچ متنی که نیاز به ترجمه داشته باشد، بینالمللیسازی میکند. محصولاتی که دستورالعملهایی دارند که نیاز به ترجمه دارند نیز اغلب با هدف فرهنگیخنثی بودن نوشته میشوند. این البته آسانتر از انجام است.
در مورد محصولات نرمافزاری و الکترونیکی، بینالمللیسازی شامل نگرانیهای مختلفی میشود:
- کدگذاری دادهها: کدگذاری کاراکتر ASCII برای متون در بیشتر زبانهای اروپای غربی کافی است. با این حال، زبانهایی که از الفبای غیر لاتین استفاده میکنند، مانند روسی، چینی، هندی و کرهای، نیاز به کدگذاری کاراکتر بزرگتری مانند Unicode دارند.
- پشتیبانی سختافزاری: طراحان نرمافزار باید در نظر داشته باشند که برخی دستگاههای سختافزاری ممکن است در همه کشورها موجود نباشند.
- رابط کاربری: اگر یک برنامه نرمافزاری به چندین زبان ترجمه شود، رابط کاربری باید فضای کافی برای متن در همه این زبانها را شامل شود.
بومیسازی چیست؟
بومیسازی فرآیند تطبیق یک محصول با بازار هدف خاص است. این معمولاً پس از بینالمللیسازی اتفاق میافتد. در حالی که بینالمللیسازی یک محصول را برای بسیاری از مخاطبان در بسیاری از کشورهای مختلف آسان میکند، بومیسازی آن محصول را بسیار مرتبط با یک بازار خاص میکند.
تفاوت بین بومیسازی و ترجمه چیست؟
به طور خلاصه، ترجمه به تبدیل متن نوشتاری از یک زبان به زبان دیگر اشاره دارد، در حالی که بومیسازی فرآیند ایجاد یک محصول یا پیام به گونهای است که با فرهنگ هدف خاص سازگار باشد—گویا از ابتدا در آنجا ایجاد شده است.
برای اکثر محصولات، بومیسازی شامل ترجمه نیز میشود—اما به آن محدود نمیشود. بومیسازی نیاز به در نظر گرفتن عوامل فرهنگی متعددی دارد که فراتر از کلماتی هستند که یک شرکت برای توصیف یا توضیح محصول خود استفاده میکند.
هنگام ساختن فیلم Inside Out، به عنوان مثال، پیکسار انیمیشن خود را برای تطبیق با نسخههای مختلف یک صحنه که در آن یک شخصیت به یک تابلو اشاره کرده و آن را میخواند، تغییر داد. در نسخه عربی فیلم، شخصیت از راست به چپ اشاره میکند، نه جهت چپ به راست که انیمیشن در نسخه انگلیسی دارد.
تفاوت بین جهانیسازی، بینالمللیسازی و بومیسازی
جهانیسازی به فرآیندهایی اطلاق میشود که از طریق آن یک شرکت کسبوکار خود را به بقیه جهان میآورد. بینالمللیسازی عمل طراحی محصولات، خدمات و عملیات داخلی برای تسهیل گسترش به بازارهای بینالمللی است. بومیسازی تطبیق یک محصول یا خدمات خاص با یکی از آن بازارهاست.
هر زمان که قصد دارید یک محصول را به چندین بازار ملی یا حتی منطقهای گسترش دهید، باید بینالمللیسازی و بومیسازی را در نظر بگیرید. برنامهریزی برای این فرآیندها قبل از شروع پروژه به شما کمک خواهد کرد تا محصولاتی طراحی کنید که کاربران همه مناطق، فرهنگها و زبانها را راضی کنند.
دیدگاهتان را بنویسید
می خواهید در گفت و گو شرکت کنید؟خیالتان راحت باشد :)