فرهنگ تشریحی حقوقی

دکتر محسن میرمحمد صادقی ، مترجم رسمی قوه قضاییه

 

Abolish

الف. معنی لغوی

منسوخ کردن، برانداختن یک رسم، نسخ و نسخ کردن قانون، کنار گذاردن، ملغی کردن، موقوف کردن، لغو کردن، از بین بردن، حذف سمت، ریشه کن کردن یک پدیده، براندازی

ب. ترکیب های معمول:

Abolish a custom

برانداختن یک رسم

Abolish a law

نسخ قانون

Abolish a customs duty

ملغی کردن یک نوع حقوق گمرکی

Abolish a tax

ملغی کردن یک نوع مالیات

Abolish a system

کنار گذاردن یک سیستم

Abolish a post/ a position

حذف یک سمت

Abolish poverty

ریشه کن کردن فقر

Abolish the monarchy

برانداری پادشاهی

 

پ. واژه های تا حدودی مترادف

Abrogate, repeal, abate, annul, avoid, cancel, disannul, dissolve, invalidate

ت. تشریح حقوقی

Abolish

واژه ای است که ترجیح آن است که در مورد رسوم و عرف ها به کار رود. این واژه در مورد رسوم و عرف هایی (به عنوان مثال برده داری (slavery)) می تواند به کار رود که بر اثر تحولات اجتماعی یا بنا به تجربه کنار گذارده می شوند.

هنگامی که این واژه در مورد یک سیستم یا عملکرد و رویه به کار می رود به معنی آن است که به کار بردن یا اعمال آن سیستم یا عملکرد و رویه پایان پذیرفته است.

برای نسخ قوانینی (قوانین منسوخ) که قوانینی جدید (قوانین ناسخ) جایگزین آنها می شوند نیز این واژه به کار می رود.

******************************************************************************************************************************************
هر نوع کپی برداری حتی با تغییر عنوان یا برخی از کلمات و یا حتی تقلید از ابتکار به عمل آمده در ارائه فرهنگ تشریحی حقوقی اکیدا ممنوع است و سایت مربوطه با تقاضای ذینفع مسدود  و مرتکب تحت تعقیب جزایی قرار خواهد گرفت.

 

0 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

می خواهید در گفت و گو شرکت کنید؟
خیالتان راحت باشد :)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *